برای دیدن، برای شنیدن

یک پنجره که مثل حلقه‌ی چاهی، در انتهای خود به قلب زمین می‌رسد.

برای دیدن، برای شنیدن

یک پنجره که مثل حلقه‌ی چاهی، در انتهای خود به قلب زمین می‌رسد.

بیست و سه.

هزاربار تا حالا به این نتیجه رسیدی که هیچی درست نمی‌شه. اما هردفعه یه‌جوری باش سر و کله می‌زنی انگار چیزِ تازه‌ایه. یه‌جوری می‌افتی تو چاهش که انگار نمی‌دونستی مسیر پرِ چاه‌های یک شکل و بی‌معنی‌یه، فقط واسه این که کارتو سخت‌تر کنن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد