برای دیدن، برای شنیدن

یک پنجره که مثل حلقه‌ی چاهی، در انتهای خود به قلب زمین می‌رسد.

برای دیدن، برای شنیدن

یک پنجره که مثل حلقه‌ی چاهی، در انتهای خود به قلب زمین می‌رسد.

ناتوان از شعبده.

...و فکر می‌کنم مساله‌ی اصلی همین‌جا باشه. این انتظاری که من برای شفاگرفتن می‌کِشم، دقیقاً با همین ادبیاتِ امام زمانی. درازکشیده روی تخت و با چشم‌های باز فکر کردن به این که این دفعه چطور می‌تونم مساله‌مو بهتر به درگاهِ روان‌کاوم پیشکش کنم که بهتر نجاتم بده. که منو تبدیل کنه به موجودی که در این جهان کارکرد داره
حرف‌های زیادی برای گفتن هست. درواقع، حرف‌های بسیار زیادی برای گفتن. اما برای نوشتن‌شون باید کسِ دیگه‌ای بود. هرکسی الّا منی که حوصله‌ی خودم رو ندارم.

نظرات 2 + ارسال نظر
سراج جمعه 26 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 07:54

جریان بلاگفا چیه؟

سرورهاش ــ به طور سخت‌افزاری ــ آسیب‌ دیدن. و آرشیوِ مربوط به شهریور پارسال تا تیر امسال رو، توی تمام وبلاگ‌ها، حذف کرد.

اون غدّه هه :) جمعه 19 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 18:35

وااا ، چرا انقد مثه مـــــــن
خب منم دقیقا با همین فلسفه و دلایل اسلامی میخوام شفا بگیرم. و به طور معجزه وار البته.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد